آموزش تريد و فاركس + بورس

آموزش تريد و فاركس + بورس

    

صفحه اصلي | آرشيو وبلاگ | تماس با ما
۲۵ مرداد ۱۴۰۱
احساسات بازار فاركس چيست؟

اين مقاله به معامله گران تفكيك دقيقي از احساسات بازار در معاملات فاركس ارائه مي دهد. اين شامل موارد زير است: تجزيه و تحليل احساسات، نحوه بهره مندي از احساسات بازار، انواع مختلف شاخص هاي احساسات موجود در بازار، و موارد ديگر!

همه معامله گران فاركس (FX) در جامعه تجارت جهاني هميشه در مورد بازار فاركس نظر دارند. علاوه بر اين، هركسي تصور شخصي از اينكه چرا بازار FX به روش خاصي در حال حركت است، دارد، و در طول معاملات است كه معامله‌گران FX در هر معامله‌اي كه انجام مي‌دهند، اين ديدگاه را آشكار مي‌كنند.

صادقانه بگويم، واقعاً مهم نيست كه يك معامله گر فاركس چقدر متقاعد باشد كه بازارها در جهت خاصي حركت خواهند كرد. علاوه بر اين، يك عامل نامربوط اين است كه خطوط روند چگونه به خوبي رديف مي شوند، زيرا در نهايت ممكن است معامله گر در نهايت ضرر كند. يك معامله گر فاركس بايد درك كند كه بازار فاركس تركيبي از ديدگاه ها، ايده ها و نظرات مختلف است.

بيشتر بدانيد:

استفاده از شاخص هاي احساسات بازار فاركس
احساسات بازار چيست؟

هر چه تعداد شركت كنندگان در بازار بيشتر باشد، عناصر فردي كه در بالا ذكر شد بيشتر مي شود. همه اينها ما را مجبور مي كند ادعا كنيم كه تركيبي از احساسي كه فعالان بازار دارند همان چيزي است كه تحت عنوان احساسات بازار فاركس شناخته مي شود. به عبارت ديگر، اين احساس يا ايده غالب است كه اكثريت قريب به اتفاق بازار فاركس احساس مي‌كنند مسير فعلي بازار FX را به بهترين شكل توضيح مي‌دهد.
تحليل احساسات

عمل قيمت بايد از نظر تئوري منعكس كننده تمام اطلاعات موجود در بازار فاركس باشد، اگرچه بايد در نظر داشته باشيد كه اين كار بسيار فراتر از يك كار ساده براي معامله گران فاركس است. بازارهاي فاركس فقط تمام اطلاعات موجود را منعكس نمي كنند، زيرا معامله گران فوراً به روشي مشابه عمل مي كنند. در اين مرحله، تحليل احساسات وارد عمل مي شود. ممكن است تعجب كنيد كه چه چيزي اين نوع را از تحليل تكنيكال و تحليل بنيادي متفاوت مي كند.
تحليل احساسات چيست؟

تحليل احساسات نوعي تحليل FX است كه بر نشان دادن و در نتيجه سنجش وضعيت كلي رواني و عاطفي همه شركت كنندگان در بازار ارز متمركز است.

اين نوع تجزيه و تحليل فاركس تلاش مي كند تا كميت كند كه چند درصد از شركت كنندگان بازار FX صعودي يا نزولي هستند، به عبارت ديگر، خوش بين يا بدبين هستند. هنگامي كه احساسات اكثريت بازار فاركس با موفقيت شناسايي شد، يك تحليلگر خاص در سمت مخالف اين فرضيه كه جمعيت اشتباه مي كند، موضع مي گيرد.

معامله فقط بر اساس احساسات يك تكنيك مخالف است كه به شدت به نسبت خرس و گاو نر و ساير شاخص هاي احساسات بستگي دارد. در عوض، تحليل احساسات اغلب در تركيب با تحليل بنيادي يا تكنيكال اعمال مي شود تا عمق بيشتري به درك معامله گر از بازار فاركس اضافه كند. بايد توجه داشته باشيد كه استفاده از هر سه نوع تحليل به طور همزمان مي تواند بسيار زياد باشد، اما مطمئنا ارزش تلاش را دارد.

براي اينكه بدانيد بهترين روش تجزيه و تحليل براي معاملات فاركس چيست؟ روي لينك زير كليك كنيد!

https://www.investopedia.com/ask/answers/forex/best-method-of-forex-analysis.asp

استفاده از احساسات بازار به نفع شما

احساسات بازار يك محاسبه نسبتاً جديد است كه كارشناسان، تحليلگران و استراتژيست هاي بازار را در مورد احساس عمومي آنها در بازار نظرسنجي مي كند. هدف را مي توان به شرح زير توصيف كرد؛ وقتي به احساسات در بازار فاركس نگاه مي كنيد، مي خواهيد ببينيد كه افكار سرمايه گذاران در بازار چيست. بدون شك يكي از قديمي‌ترين نظرسنجي‌هاي احساسات، انجمن سرمايه‌گذاران انفرادي آمريكا است كه به عنوان نظرسنجي احساسات AAII نيز شناخته مي‌شود. اين نظرسنجي اكنون به صورت آنلاين انجام مي شود و هر پنجشنبه منتشر مي شود.

برخي از كسب و كارها داده هاي معاملاتي مانند معاملات بلوكي يا سود كوتاه و همچنين روند داستان هاي منتشر شده توسط انتشارات اخبار مالي را در نظر مي گيرند. همچنين چيزي تحت عنوان «خط كاهش پيشروي ده روزه» براي شاخص S&P 500 وجود دارد. اين معياري است كه تعداد سهام افزايش يافته را در مقابل تعداد واقعي سهام كاهش يافته جدول بندي مي كند، و اگر اين عدد براي بيش از ده روز منفي باشد، به اين معني است كه در بازار فاركس فروش بيشتري دارد.

يك پارادوكس ظاهري با احساسات فاركس وجود دارد. اين نظرسنجي‌ها يا خوانش‌ها فقط نشان مي‌دهند كه بازار كجا بوده است و نه اينكه واقعاً به كجا مي‌رود. در بيشتر مواقع اين منجر به پيش‌بيني نظرسنجي مي‌شود كه بازار برخلاف اكثريت قريب به اتفاق پيش‌بيني مي‌كند. اين به نوبه خود به اين معني است كه دوره‌هاي صعودي بالا در نهايت منجر به فروش و دوره‌هاي ركود و همچنين نزولي بازار مي‌شود كه نشان‌دهنده سقوط بازار است.

اگر همه به طور همزمان در بازار فاركس صعودي باشند، افراد كمتري براي ورود به بازار متقاعد مي شوند تا تقاضاي آتي كمتري وجود داشته باشد. برعكس، وقتي اكثريت قريب به اتفاق مردم نزولي هستند، در صورت چرخش بازار، صعودي خواهند شد. در نتيجه، اين امر منجر به ايجاد تقاضاي بيشتر براي سهام مي شود.
شاخص هاي احساسات

حذف انديكاتورهاي فاركس از اين مقاله اشتباه است. بنابراين شاخص احساسات چيست؟ اين يك نشانگر عددي يا گرافيكي است كه براي نشان دادن احساس يك گروه خاص در مورد بازار يا يك محيط تجاري و شايد در مورد عوامل ديگر ساخته شده است. شاخص‌هاي احساسات با هدف سنجش وضعيت بازار فاركس هستند. شما مي توانيد تعداد زيادي از آنها را در اينترنت پيدا كنيد. ما مي خواهيم سه شاخص خاص را كه ممكن است به عنوان مثال براي شما مفيد باشد، بيان كنيم:

    روش‌هاي متضاد با شاخص‌هاي احساسات
    گزارش تعهد معامله گران
    شاخص نوسانات (VIX)

روش‌هاي متضاد با شاخص‌هاي احساسات

رفتار جمعي اساس سرمايه گذاري مخالف است. يعني زماني كه خوش بيني در اوج است بفروشيم و زماني كه بدبيني به اوج خود رسيده و بازار واقعا به كف رسيده است، خريد كنيم. اين رويكرد تنها به دليل اين واقعيت وجود دارد كه قيمت ها توسط احساسات بازار تعريف مي شوند. رفتار جمعيت تركيبي از مقدار زيادي از افكار و فرآيندهاي مغرضانه است و بنابراين، كميت كردن آن عملا غيرممكن است.

ابزارهايي وجود دارند كه در دسته شاخص‌هاي احساسات قرار مي‌گيرند كه ممكن است براي تعريف احساسات صعودي يا نزولي از آنها استفاده كنيم. تعداد زيادي از آنها و تعداد نامحدودي راه براي تفسير آنها وجود دارد. شاخص هاي احساسات بايد با ساير شاخص ها و همچنين با تحليل بنيادي تركيب شوند. علاوه بر اين، شاخص‌هاي احساسات FX شفاف هستند و اغلب به صورت آزادانه در دسترس هستند.
گزارش تعهد معامله گران

گزارش COT (گزارش تعهد معامله‌گران) مي‌تواند اطلاعات به‌روزي را در مورد روندها، و قدرت تعهدي كه معامله‌گران در قبال اين روند دارند، با جزئيات موقعيت واقعي معامله‌گران سوداگرانه و تجاري در تنوع بازارهاي آينده ارائه دهد. بايد در نظر داشته باشيد كه فاركس يك بازار خارج از بورس (OTC) است، بنابراين بازار آينده در اينجا به عنوان نماينده اي براي بازار لحظه اي بتوني استفاده مي شود.

علاوه بر اين، كميسيون معاملات آتي كالا (CFTC) هر جمعه يك گزارش جديد COT را منتشر مي كند. مي توانيد از آن براي دريافت ايده اي از احساسات بازار فاركس براي يك دوره زماني خاص استفاده كنيد. گزارش COT در واقع حاوي بسياري از اطلاعات مفيد ديگر است، با اين حال، ماهيت گزارش اين است كه داده‌هايي را ارائه مي‌كند كه موقعيت‌هاي خريد و فروش خالص را براي هر قرارداد آتي موجود، هم براي معامله‌گران تجاري و هم براي معامله‌گران غيرتجاري نشان مي‌دهد.
شاخص نوسان (VIX)

VIX در جامعه تجارت فاركس از محبوبيت نسبتاً زيادي برخوردار است. اين به طور كلي به اين دليل است كه VIX يك نشانگر احساسات است كه براي اندازه گيري نوسانات ضمني استفاده مي شود. همانطور كه قبلاً مي دانيد، نوسان ميزان حركتي است كه قيمت از ميانگين قيمت در يك دوره زماني معين فاصله مي گيرد. علاوه بر اين، VIX نرخ نوسان ضمني را به جاي نوسانات تاريخي گزينه‌هاي خريد و فروش شده در شاخص S&P 500 اندازه‌گيري مي‌كند.

اين ويژگي شاخص احساس بازار فاركس است. اگر گزينه‌ها را به عنوان يك روش محافظتي در برابر حركت اصلاحي قيمت در برابر يك روند اصلي در نظر بگيريم، بدون شك موارد زير را درك مي‌كنيم: هر چه نوسانات ضمني بيشتر باشد، ترس در ميان روند خاصي به دنبال معامله‌گراني كه بازار فاركس به آن مي‌رسد قوي‌تر است.
نتيجه

همانطور كه مي بينيد، احساسات فاركس نقش بسيار زيادي در تجارت و سرمايه گذاري فاركس ايفا مي كند. حال و هواي اصلي در بازار ارز، معرف جهت گيري بازار است. به آنچه معامله‌گران درباره آن صحبت مي‌كنند، خواه صعودي يا نزولي باشند، پايبند باشيد. اين در واقع به سنجش نگرش رواني و عاطفي همه فعالان بازار كمك مي كند. شما مي توانيد اين تحليل را براي پيش بيني حركات بازار بر اساس وضعيت فعلي اعمال كنيد.

علاوه بر اين، براي دقيق تر و مفيدتر كردن تحليل خود، بايد از شاخص هاي احساسات استفاده كنيد. آنها مي توانند بينشي در مورد قدرت اساسي حركات بازار به شما ارائه دهند. ما به شما توصيه مي كنيم كه به دنبال خوانش هاي شديد به عنوان سيگنالي مبني بر معكوس شدن قيمت ها باشيد. با درك تمام مواردي كه در بالا ذكر شد، متوجه خواهيد شد كه احساسات بازار چيست. همچنين مطمئن شويد كه چگونه محافظت از نوسانات شما را در برابر خطرات نوسان حفظ مي كند.

براي انتخاب بروكر فاركس اين صفحه را مطالعه كنيد!

 

آرشيو نظرات (0) | ادامه مطلب

۲۵ مرداد ۱۴۰۱
استفاده از شاخص هاي احساسات بازار فاركس

بازار فاركس ميليون ها معامله گر دارد و همه آنها استراتژي ها و فرآيندهاي فكري شخصي خود را دارند. احساسات بازار، شرايط عاطفي غالب فعالان بازار نسبت به جهت گيري هاي بازار است. احساسات بازار فاركس اغلب به عنوان روشي براي اندازه گيري رفتار جمعيت استفاده مي شود.

غريزه انسان براي پيروي از جمعيت باعث مي شود تا معامله گران ايده ها و اهداف جمعي را توسعه دهند. به عنوان مثال، هنگامي كه جمعيت خريد مي كند، اكثريت نيز خريد مي كنند و اگر جمعيت در حال فروش باشد، همين امر صادق است. آنچه كه جمعيت پيش‌بيني مي‌كنند در واقع نمونه‌اي بي‌نظير از شاخص‌هاي احساسات بازار فاركس است.

بيشتر بدانيد:

چگونه خود را به يك معامله گر موفق تبديل كنيد

سوال اين است كه چه شاخصي اين را نشان مي دهد؟ اين يك شناسه گرافيكي يا عددي است كه براي ارائه احساسات كلي فعالان بازار FX در مورد بازار فاركس ايجاد شده است. هدف كساني كه از شاخص‌هاي فاركس احساسات استفاده مي‌كنند، بررسي مي‌كنند كه چگونه رفتار آينده تحت تأثير جنبه‌هاي مختلف (مانند شرايط كلان اقتصاد، تورم، سياست و بيكاري) قرار مي‌گيرد.

از اين رو، آن شاخص‌هاي احساسات فاركس به تعيين اينكه معامله‌گران نسبت به شرايط فعلي بازار FX صعودي يا نزولي هستند كمك مي‌كنند. ما اين مقاله را تهيه كرده‌ايم تا به شما اطلاعاتي در مورد اينكه اين شاخص‌ها چيست و چگونه مي‌توانيد آنها را اعمال كنيد، ارائه كرده‌ايم.
شاخص هاي احساسات اصلي

هر حركت قيمت هر اوراق بهادار به احساسات بازار اشاره دارد. در صورتي كه اخبار كمي در مورد يك اوراق بهادار وجود داشته باشد يا حتي خبري نباشد، احساسات بازار فاركس ممكن است بزرگترين و تعيين كننده ترين عامل كوتاه مدت در تمام تغييرات قيمت باشد. حتي زماني كه ما انتشار اخبار مهمي در مورد يك شركت يا اوراق بهادار را مشاهده مي كنيم، تغييرات قيمت نهايي اغلب تقويت يا كاهش مي يابد. همه اينها به اين سوال بستگي دارد كه آيا بازار FX در آن زمان نزولي يا صعودي است.

تلاش‌هاي زيادي براي اندازه‌گيري احساسات بازار با دقت بالا انجام مي‌شود، بنابراين انواع مختلفي از شاخص‌هاي احساسات وجود دارد. برخي از شاخص‌هاي احساسات، مانند شاخص‌هاي حجم، مي‌توانند براي اوراق بهادار شخصي استفاده شوند. اكثر شاخص‌هاي FX احساسات مبتني بر استفاده از داده‌هاي گسترده بازار است.

تعدادي شاخص بازار وجود دارد كه بر اساس اين اصل استوار است، چه درست باشد چه نباشد، معامله گران فاركس ناآگاه گاهي اوقات تصميم اشتباه مي گيرند، در صدر بازار خريد مي كنند و بر اين اساس در پايين بازار مي فروشند. به عنوان مثال، يكي از شاخص هاي قديمي احساس بازار فاركس بر اساس آمار معاملات لات هاي فرد شكل مي گيرد كه تعدادي از سهام خريداري شده يا فروخته شده در لات هاي فرد را اندازه گيري مي كند، كه در واقع كمتر از 100 سهم است كه يك لات گرد را تشكيل مي دهد.

با توجه به تئوري لات هاي عجيب و غريب، فرض مي شود كه اكثر اين خريداران مقدار كمي پول براي معامله دارند و بنابراين انتظار مي رود كه كمترين پيشروترين بازيگران در بازار FX باشند. به همين دليل، انتظار مي‌رود كه در دوره اوج خوش‌بيني خريد كنند و در دوره بدبيني و زماني كه بازار به كف رسيد، بفروشند.

اگر نگاهي به معامله‌گران آگاه بيندازيم، آن‌ها خريد لات‌هاي فرد را به‌عنوان سيگنال فروش و برعكس فروش لات‌هاي فرد را به‌عنوان علامت خريد در نظر مي‌گيرند. در نهايت، آنها دقيقا برعكس اقدامات معامله گران فاركس ناآگاه انجام مي دهند. بيشتر اين انديكاتورهاي احساسات فاركس علاوه بر اين به عنوان انديكاتورهاي متضاد شناخته مي شوند. لات فرد قوي ترين شاخص نيست، شايد به دليل اين واقعيت است كه اكثريت قريب به اتفاق خريداران لات هاي فرد در واقع معامله گر نيستند.

آنها براي درازمدت و منحصراً زماني خريد مي‌كنند كه داراي مقدار مشخصي پول باشند، كه نشان مي‌دهد آنها شاخص‌هاي FX خوبي نيستند. آنچه مي تواند قابل اعتمادتر باشد، اگر در نظر بگيريم كه فروشندگان كوتاه مدت معامله گران فاركس هستند، نسبت فروش كوتاه مدت فرد به لات است. اين تعداد فروش هاي كوتاه مدت فرد تقسيم بر تعداد فروش هاي فرد است. با اين فرض كار مي‌كند كه نسبت فروش كوتاه‌مدت عجيب و غريب بالاتر، پايين بودن بازار فاركس را مشخص مي‌كند.

يكي ديگر از معرف‌هاي شاخص‌هاي احساسات كه حتي از شاخص قبلي قابل اعتمادتر در نظر گرفته مي‌شود، نسبت حجم تماس / قرار است. اين نسبت تعداد كل پيت ها به كل تماس هاي معامله شده در يك روز است. قرار دادن گزينه اي است كه ارزش آن با كاهش ارزش امنيت اساسي افزايش مي يابد. اين به اين معني است كه اگر پيش‌بيني مي‌كرديد كه قيمت اوراق بهادار اساسي در آينده نزديك كاهش مي‌يابد، يك قرارداد خريداري مي‌كنيد.

فراخوان يك گزينه مشخص است كه با افزايش ارزش امنيت اساسي، ارزش آن افزايش مي يابد. اين بدان معناست كه زماني كه پيش‌بيني مي‌كنيد قيمت كالاي اساسي به زودي افزايش يابد، تماسي را خريداري مي‌كنيد. نسبت حجم خريد/تماس يكي از متضادترين شاخص‌هاي احساسات بازار است، زيرا عمدتاً در پايين‌ترين سطح بازار فاركس حداكثر است. به همين دليل، به نظر مي‌رسد كه معامله‌گران ناآگاه زماني خريد مي‌كنند كه بازار قبلاً كاهش يافته است.

نوسانات بازار يكي ديگر از معيارهاي رايج احساسات بازار است. براي روشن شدن اين اصطلاح، اين مقدار كل است كه قيمت يك شاخص بتن يا اوراق بهادار در يك زمان معين از ميانگين قيمت، همانطور كه در يك دوره زماني خاص اندازه‌گيري مي‌شود، فاصله مي‌گيرد. سطوح بالاتر نوسان به معناي عدم اطمينان بيشتر براي معامله گران فاركس است.

معامله گران احتمالاً در مواقعي كه بازار فاركس در حال كاهش است يا در پايين ترين سطح است، احساس اضطراب بيشتري مي كنند. نرخ هاي پايين نوسان نشان مي دهد كه معامله گران FX ناآگاه احساس راحتي مي كنند و اين نشان دهنده سيگنال فروش است. نرخ بالاي نوسانات در پايين ترين سطح بازار FX، زماني كه معامله گران ناآگاه بدبين ترين نسبت به بازار هستند، منظم تر است. مثال زدني از محبوب‌ترين شاخص‌هاي احساس نوسانات بازار مهم است:

    شاخص نوسانات CBOE (VIX)
    شاخص تركيبي NASDAQ (VXN)
    شاخص S&P 100 (VXO)

شاخص هاي عرض

وسعت بازار فاركس بر اساس تعداد معيني از اوراق بهادار است كه در روند بازار شركت مي كنند. وسعت بيشتر به تأييد يك روند نزولي يا صعودي كمك مي كند. از جمله شاخص‌هاي وسعت محبوب، نسبت جديد اوج/پايين‌ها و همچنين نسبت پيشرفت/نزول است. نسبت پيشرفت/كاهش تعدادي از مسائل پيشرو را در بر مي گيرد. سهامي وجود دارد كه امروز در مقايسه با جلسه معاملاتي قبلي با افزايش قيمت بسته شد و بر اين اساس بر تعداد انتشارات كاهشي تقسيم شد.

اين تعداد سهامي است كه نسبتاً كمتر از جلسه معاملاتي قبلي بسته شده اند. همچنين نسبت جديد/پايين‌هاي جديد وجود دارد، كه تعداد شماره‌هايي است كه به بالاترين حد خود در 52 هفته تقسيم مي‌شوند بر عددي كه به پايين‌ترين حد خود در 52 هفته رسيده‌اند. هنگامي كه وسعت انديكاتورهاي احساسات فاركس در همان جهت بازار فاركس حركت مي كنند، به عنوان تاييدي از روند در نظر گرفته مي شود.

واگرايي شاخص وسعت و خود بازار سيگنالي است مبني بر اينكه روند ممكن است در حال تغيير باشد. واگرايي صعودي در پايين ترين سطح بازار فاركس رخ مي دهد، زماني كه تعداد موارد نزولي يا، براي مثال، موارد جديد-پايين در حال كاهش است، حتي زماني كه شاخص همچنان در حال كاهش است. به نوبه خود، يك واگرايي نزولي در بالاي بازار رخ مي دهد. اين زماني اتفاق مي‌افتد كه تعداد نسخه‌هاي پيشروي يا مسائل جديد-بالا نسبت به جلسات معاملاتي قبلي كاهش يابد.

شاخص هاي حجم

اجازه دهيد به سراغ نوع ديگري از شاخص‌هاي احساسات برويم. اگر احساسات بازار را مانند احساس جمعيت در نظر مي گيريد، منطقي است كه حجم رديابي مي تواند در خلاصه كردن احساسات بازار يا شايد احساسات در مورد يك امنيت خاص مفيد باشد. ما مي توانيم روش منطقي رديابي احساسات را ترسيم كنيم، و آن با توجه به حجم روندهاي نزولي يا صعودي است.

حجم بالا به عنوان تاييد كننده روند عمل مي كند، با اين حال، حركت قيمت بر اساس حجم كم اهميت بسيار كمتري دارد. معامله‌گران حرفه‌اي پيشنهاد مي‌كنند كه روي افزايش حجم تمركز كنند، جايي كه حجم به طور ناگهاني دو يا بيشتر از ميانگين قبلي افزايش مي‌يابد. اين نشانه‌ها ممكن است اخبار مهمي را در مورد يك امنيت يا يك شركت شناسايي كنند، بنابراين بررسي اخبار معقول خواهد بود.

حركات زماني قيمت بر اساس اخبار اساسي است و ممكن است روند جديدي شكل بگيرد يا روند فعلي افزايش يافته و طولاني شود. يكي ديگر از عناصر مهم شاخص هاي احساسات بازار فاركس كه بايد مورد بحث قرار گيرد، حجم موجود در تراز (OBV) است. مجموع انباشته اي است كه در روزهايي كه قيمت بالاتر بسته مي شود، حجم اضافه مي شود، و در روزهاي خاصي كه قيمت واقعاً بسته مي شود، حجم كسر مي شود.

در بيشتر مواقع، OVB چند روز قبل از اوج قيمت به حداكثر مي رسد، و حداقل چند روز قبل از پايين آمدن قيمت به دست مي آورد. بنابراين، شاخص‌هاي OBV تجمع توسط خريداران يا توزيع توسط فروشندگان را شناسايي مي‌كنند. انباشت يك علامت خريد است، در حالي كه توزيع يك علامت فروش است.

برخي از معامله‌گران، داده‌هاي حجمي را با بررسي اينكه چند درصد بسته شدن بالا يا پايين بسته از نقطه مياني فاصله دارد، اصلاح مي‌كنند. با تكميل قيمت بالا و قيمت پايين براي روز محاسبه مي شود و سپس آن را بر دو تقسيم مي كنيم. در نتيجه، حجم افزوده يا كسر شده با ميزان فاصله نزديك روز از نقطه مياني تنظيم مي‌شود.
نتيجه

بسياري از شاخص هاي احساسات و روش هاي تقريباً بي پاياني براي تفسير آنها وجود دارد. اين شاخص ها بايد با ساير شاخص ها و با تحليل بنيادي مورد استفاده قرار گيرند. ارزيابي اينكه هر يك از آن شاخص ها چقدر خوب كار مي كنند دشوار است. با اين حال، به نظر مي‌رسد كه شاخص‌هاي احساسات FX به خوبي تثبيت شده‌اند و اغلب در مطبوعات مالي گزارش مي‌شوند. به طور كلي، استفاده از شاخص ها يك رويكرد بسيار مهم در اندازه گيري احساسات بازار است.

براي آشنايي با اهميت روانشناسي تجارت روي لينك زير كليك كنيد!

https://www.investopedia.com/articles/trading/02/110502.asp

 

آرشيو نظرات (0) | ادامه مطلب

۱۶ تير ۱۴۰۱
چگونه خود را به يك معامله گر موفق تبديل كنيد

امروز مي‌خواهم با شما بچه‌ها در مورد اينكه چگونه خود را از يك معامله‌گر در حال مبارزه و بازنده به يك معامله‌گر موفق تبديل كنيد، صحبت كنم. من قصد دارم در درس امروز به طور دقيق صحبت كنم و در مورد اينكه چگونه مي توانيد يك بار براي هميشه شروع به كسب درآمد ثابت در بازار كنيد، صحبت خواهم كرد…

بيشتر بدانيد:

موج شماري


زماني كه در حال از دست دادن پول هستيد و حساب كوچكي داريد كه به نظر مي رسد نمي توانيد با آن به جايي برسيد، تجارت بسيار سخت و خسته كننده به نظر مي رسد. من مي دانم كه چه احساسي داريد زيرا من شخصاً قبلاً آنجا بوده ام و همچنين بسياري از معامله گران موفق ديگر كه مسيري مشابه را طي كرده اند تا اينكه در نهايت به معامله گران سودآور تبديل شده اند. ممكن است تعجب كنيد اگر بدانيد كه غلبه بر "نقاط مهمي كه شما را عقب نگه مي دارد" آنقدرها هم كه فكر مي كنيد دشوار نيست.

هدف اين پست ساده است: به شما آموزش مي دهد كه چگونه موانعي را كه بر سر راه تجارت سودآور قرار مي گيرند غلبه كنيد و به آرامي اما مطمئناً خود را به يك معامله گر موفق تبديل كنيد.
مرحله 1: مشخص كنيد كه چرا موفق به كسب درآمد نمي شويد

اساساً تعداد كمي از مسائل بسيار رايج وجود دارد كه اكثر مردم را از كسب درآمد در بازار باز مي دارد و اگر بتوانيد كار كردن با آنها را ياد بگيريد، شروع به كسب درآمد خواهيد كرد.

بنا به دلايلي، مردم دوست دارند وقتي مي خواهند بفهمند چرا در بازار پول از دست مي دهند، به بيرون نگاه كنند تا به درون. در واقع، من دليل آن را مي‌دانم... زيرا اكثر مردم مي‌ترسند اعتراف كنند كه مشكل تقريباً به طور كامل در درون آنهاست.
بيشتر بدانيد:

https://elliottwave-forecast.com/elliott-wave-theory/
اولين قدم براي فهميدن اينكه چرا در بازار پول در نمي آوريد اين است كه بپذيريد ممكن است مجبور شويد چيزي را در مورد خودتان تغيير دهيد. شما كامل نيستيد من قبلاً در همان قايق بودم (اما اكنون كامل هستم. شوخي مي كنم!) ... سعي كردم شكست معاملاتي خود را با نگاه كردن به بيرون حل كنم قبل از اينكه در نهايت اين واقعيت سخت را ببلعم كه دليل اينكه هنوز يك معامله گر سودآور نبودم كاملاً تقصير من بود.

بنابراين، اولين كاري كه براي رفع مشكلات تجاري خود بايد انجام دهيد اين است كه با خودتان صحبتي صادقانه در مورد اينكه چرا در بازار كسب درآمد نمي كنيد، داشته باشيد. براي شما خوش شانس هستم، من ليستي از سوالات را براي شما آماده كرده ام تا از خود بپرسيد تا به شما كمك كند تا بفهميد كه چرا هنوز يك معامله گر موفق نيستيد. مطمئن باشيد كه صادقانه پاسخ دهيد وگرنه هدف كل اين پست را از دست خواهيد داد، اگر مي خواهيد مي توانيد اين تمرين را با صداي بلند انجام دهيد (فقط مطمئن شويد كه تنها هستيد يا ممكن است ديگران فكر كنند ديوانه شما شده اند) ... اما به طور جدي، پاسخ هاي صادقانه خود را بنويسيد سوالات زير و هر سوال ديگري كه فكرش را بكنيد…

سوالاتي كه بايد از خود بپرسيد تا به شما كمك كند تا دريابيد كه چرا هنوز يك معامله گر موفق نيستيد (ممكن است به موارد بيشتري فكر كنيد):

1. آيا من استراتژي معاملاتي موثري دارم كه از آن مطمئن باشم؟ آيا مي دانم وقتي نمودارها را تجزيه و تحليل مي كنم به دنبال چه هستم يا فقط به نوعي "تيراندازي در تاريكي" هستم؟

2. من يك استراتژي معاملاتي دارم كه به آن تسلط دارم و به آن اعتماد دارم، اما آيا واقعاً آن را دنبال مي كنم و منتظر ظاهر شدن تنظيمات هستم؟ يا اينكه من استراتژي خود را ناديده مي‌گيرم و به‌طور تصادفي وارد مي‌شوم زيرا مي‌خواهم هميشه در بازار باشم؟

3. آيا من صادقانه يك روال معاملات روزانه ساختار يافته دارم كه بتوانم به راحتي آن را براي افراد ديگر توضيح دهم و به نظر مي رسد كه مي دانم دارم چه كار مي كنم؟ يا من فقط شبيه يك احمق بي‌عيب به نظر مي‌رسم كه آشكارا پول من را قمار مي‌كند؟

4. با چه نوع پولي معامله مي كنم؟ آيا اين پول "ترس" است... پول آكا كه مي دانم نبايد در بازار ريسك كنم اما به هر حال هستم؟

بيشتر بدانيد:

آموزش اليوت

5. آستانه ريسك به ازاي معامله دلاري از پيش تعيين شده من چيست كه از نظر احساسي با احتمال از دست دادن آن مشكلي ندارم؟ آيا من حتي يكي از آن ها را دارم يا فقط ريسك دلار به ازاي هر معامله را هر طور كه صلاح بدانم بالا و پايين مي كنم؟

6. آيا من دائماً به نمودارهايم چسبيده‌ام و وسواس زيادي براي تجزيه و تحليل نمودارهاي 5 دقيقه‌اي و ساير نمودارهاي بازه زماني پايين دارم؟

خوب، همانطور كه مي بينيد، شش سوال جدي در بالا وجود دارد كه قبل از انجام هر كار ديگري بايد با پاسخ دادن به آنها مشغول شويد. كاري را كه بايد انجام دهيد انجام دهيد؛ خودتان را در اتاقي با يك جعبه دستمال حبس كنيد تا اشك‌هايتان را پاك كنيد يا شايد چند آبجو بنوشيد... اگر واقعاً مي‌خواهيد بفهميد كه چرا پولتان را از دست مي‌دهيد، فقط صادقانه به سؤالات بالا پاسخ دهيد (و هر سؤال ديگري كه فكرش را بكنيد). ... و شروع به پايان دادن به آن كنيد.

مرحله 2: برنامه اي براي رفع آنچه باعث شكست شما مي شود طراحي كنيد

چگونه مشكلات معاملاتي را برطرف كنيد بعد از اينكه متوجه شديد كه چرا از پاسخ دادن به سوالات بالا در بازار ضرر كرده ايد، مي توانيد برنامه اي براي تبديل شدن به يك معامله گر موفق طراحي كنيد.

البته، دليل(هاي) خاص شكست يك معامله گر در بازار بين معامله گران متفاوت است. نكته مهم اين است كه واقعاً روي چيزهاي اصلي كه مانع شما مي شوند تمركز كنيد و روي تغيير آنها كار كنيد. دوباره...اگر تمرين مرحله 1 بالا را كامل كرديد، اكنون بايد ايده خوبي در مورد آنچه كه شما را از تبديل شدن به يك معامله گر موفق باز مي دارد داشته باشيد.

در اينجا چند نمونه از نحوه برنامه ريزي براي رفع مشكلات معاملاتي آورده شده است:

مثال ها:

مشكل: فرض كنيد به سوال شماره 2 از بالا "نه" پاسخ داديد زيرا با وجود اينكه يك استراتژي معاملاتي داريد كه از آن مطمئن هستيد و از آن راضي هستيد، به نظر نمي رسد كه نظم و انضباط را به كار بگيريد تا به آن پايبند باشيد.

راه حل: به خود در آينه نگاه كنيد و از خود بپرسيد كه آيا دوست داريد پول از دست بدهيد؟ زيرا اگر نتوانيد نظم و انضباط را براي پايبندي به يك استراتژي معاملاتي موثر به كار بگيريد، اين اتفاق خواهد افتاد. به طور عملي تر...شما ممكن است خود را به حداكثر 3 معامله در هفته محدود كنيد، ببينيد آيا مي توانيد به مدت 1 ماه به آن قانون پايبند باشيد... جرأت كنيد به مدت يك ماه نظم و انضباط داشته باشيد و ببينيد كه چگونه بر تجارت شما تأثير مي گذارد. به خود يادآوري كنيد كه اگر به انگيزه هاي عاطفي خود براي تجارت بيش از حد تسليم شويد و دائماً در بازار باشيد، هرگز به يك معامله گر موفق موفق تبديل نخواهيد شد. نكته اين است كه شما روي اين مشكل تمركز مي كنيد تا زماني كه آن را از بين ببريد و به آن نشان دهيد كه رئيس كيست.

مشكل: فرض كنيد به سوال 3 در بالا "نه" پاسخ داده ايد، زيرا يك روال معاملاتي منظم روزانه نداريد كه از آن پيروي مي كنيد و گمان مي كنيد كه اين دليل بزرگي براي از دست دادن پول است.

راه حل: يك بار در روز پس از بسته شدن نيويورك شروع به نوشتن «تفسير روزانه» خود براي بازارهاي مورد علاقه خود كنيد. هفته گذشته مقاله اي در مورد چگونگي ايجاد يك روال معاملاتي روزانه نوشتم، آن را بخوانيد تا اطلاعات بيشتري در اين مورد بدست آوريد و شروع به تمركز بر رفع فقدان روال معاملاتي خود كنيد.

مشكل: فرض كنيد به سوال شماره 6 پاسخ "بله" داده ايد و دائماً به نمودارهاي خود چسبيده ايد زيرا به بازه هاي زماني پايين تر معتاد شده ايد يا فقط به حضور در بازار معتاد هستيد.

راه حل: بهترين راه براي كاهش اعتياد خود به بازه هاي زماني كمتر اين است كه ابتدا اطلاعاتي در مورد بهترين بازه هاي زماني براي تجارت به دست آوريد. هنگامي كه اين كار را انجام دهيد، به وضوح خواهيد ديد كه بازه هاي زماني بالاتر مانند نمودار 4 ساعته و روزانه راهي براي رفتن هستند. من مقالات زيادي در مورد معامله در بازه هاي زماني بالاتر دارم، مانند مقاله اي كه شما را به آن پيوند دادم و موارد ديگر. بنابراين سايت من را بيشتر مطالعه كنيد و در مورد اينكه چرا تجارت بازه هاي زماني پايين بسيار خطرناك است، بيشتر خواهيد آموخت. در مرحله بعد، شما بايد به سادگي نگاه كردن به هر چارچوب زماني زير 1 ساعت را متوقف كنيد، دوباره، اين يك تمرين در نظم و انضباط است. شما بايد خود را مجبور كنيد كه به نمودارهاي 5 دقيقه اي نگاه نكنيد ... اگر نمي توانيد آن سطح از نظم و انضباط را حتي براي 1 ماه مديريت كنيد، احتمالاً به هر حال نبايد معامله كنيد.

اگر هنوز براي شما روشن نيست، كاري كه من در اينجا انجام مي دهم شناسايي مشكل و سپس ايجاد راهي براي رفع آن است. اگر در مرحله 1 صادقانه به سوالات پاسخ ندهيد يا متوجه نشده باشيد كه چرا هنوز موفق نشده ايد، واضح است كه نمي توانيد اين كار را انجام دهيد.

من در واقع از شما مي خواهم كه آن را مانند آنچه در بالا نوشتم بنويسيد. مشكل را با عبارات خاص ليست كنيد و سپس در زير آن راه حل را ليست كنيد. در صورت نياز، اين را در برنامه معاملاتي خود قرار دهيد. فقط مطمئن باشيد كه رفع مشكلات خاصي كه شناسايي كرده ايد در حال حاضر به تمركز اصلي در تجارت شما تبديل شده است.
 مرحله 3: از برنامه خود منحرف نشويد

تجارت منظم چند بار بعد از يك غيبت طولاني دوباره ورزش را شروع كرده ايد و 1 يا 2 ماه مداوم به باشگاه رفته ايد و زماني كه دچار آنفولانزا يا ويروس بد ديگري شده ايد كه شما را از روال عادي زندگيتان خارج مي كند، سالم غذا مي خوريد؟ اينكه چقدر زود به روال خود باز مي‌گرديد، چيزي است كه «مردها را از پسرها» جدا مي‌كند.

همه ما اتفاقاتي مي افتيم كه مانع از انجام بهترين تلاش هاي ما مي شود، چه در تجارت، مدرسه، سلامت يا تجارت. كليد آنها اين است كه اجازه ندهيد يك اتفاق ناگوار كل تلاش شما و تمام پيشرفتي را كه تا آن مرحله داشته ايد از مسير خارج كند. وينس لومباردي، مربي مشهور فوتبال آمريكايي، زماني اين را به بهترين وجه بيان كرد كه گفت: "اين نيست كه زمين بخوري، مهم اين است كه بلند شوي."

نكته كليدي در اينجا اين است كه "چسب" كه در واقع به شما امكان تبديل شدن به يك معامله گر موفق را مي دهد اين نيست كه بفهميد چرا پول خود را از دست مي دهيد و برنامه اي براي رفع آن همانطور كه در بالا توضيح داديم طراحي كنيد، بلكه اين نيست كه آيا مي چسبيد يا خير. به آن طرح(هاي) بعد از اينكه چند معامله باخت را زديد. دقيقاً به خاطر همين كمبود «چسب» است كه بهترين تلاش‌هاي معامله‌گران درست از مسير خارج مي‌شود و به سياه‌چاله آرزوهاي معاملاتي پرواز مي‌كنند.

تبديل كردن خود به موفقيت در هر كاري در واقع فقط يك موضوع عادت است. تجارت تفاوتي ندارد. آيا نظم و انگيزه لازم را براي غلبه بر هر چيزي كه باعث شكست شما در بازار مي شود را داريد؟ صادقانه بگويم، دليل شكست شما احتمالاً يكي از مسائلي است كه در مرحله 1 ذكر كردم، همانطور كه قبلاً گفتم ... اكثر معامله گران تمايل دارند به همان چند دليل كوچك شكست بخورند. آيا اين براي شما روشن نمي‌كند كه اصلي‌ترين چيزي كه معامله‌گران موفق را از انبوه بازنده‌ها جدا مي‌كند اين است كه معامله‌گران موفق كمي عميق‌تر حفاري كردند، تلاش بيشتري كردند و صرفاً انگيزه بيشتري براي رفع مشكلات معاملاتي خود داشتند؟

من خبري براي شما دارم، هيچ كس به عنوان وارن بافت يا جورج سوروس به دنيا نمي آيد، عليرغم آنچه ممكن است خوانده باشيد، معامله گران و سرمايه گذاران حرفه اي از اين طريق از رحم بيرون نمي آيند. بله، برخي از افراد از نظر صبر، انضباط و علاقه به بازارهاي مالي، شيمي مغز كمي بهتري دارند، اما به هيچ وجه متولد شدن با شيمي مغز متفاوت چيزي نيست كه اگر بخواهيد به اندازه كافي بد باشيد، نمي توانيد بر آن غلبه كنيد. نكته اي كه من سعي مي كنم به آن اشاره كنم اين است: آيا واقعاً مي خواهيد يك معامله گر ناموفق باقي بمانيد زيرا به سادگي سعي نكرديد به اندازه كافي نظم و انضباط داشته باشيد تا برنامه اي را براي از بين بردن مشكلات معاملاتي خود دنبال كنيد؟ من تقريباً مطمئن هستم كه پاسخ شما يك "نه!" است.
مرحله نهايي…

"گام نهايي" در واقع فقط تعهد است. آيا متعهد مي شويد كه روش تجارت خود را تغيير دهيد؟ من در اين مقاله يك طرح بسيار مؤثر براي رفع مشكلات معاملاتي به شما ارائه كرده ام، بنابراين واقعاً تنها بهانه اي كه براي شما باقي مي ماند كمبود انگيزه است، چيزي كه من سعي مي كنم از طريق اين مقاله و ساير مقالات به شما كمك كنم. كه من نوشته ام اما من نمي توانم به خانه شما بيايم و يك سطل آب سرد روي سرتان بريزم، بنابراين اين شما هستيد كه واقعاً به آنچه در اين مقاله و مقالات ديگر مي گويم گوش دهيد و شروع به جمع كردن آن كنيد. اگر مي‌خواهيد براي تبديل شدن به يك معامله‌گر موفق كمك بيشتري دريافت كنيد، دوره‌هاي تجاري من و انجمن اعضا را براي منابع اضافي بررسي كنيد. شما همچنين مي توانيد در اينجا با من تماس بگيريد.

منبع:

اليوت ويو

 

آرشيو نظرات (0) | ادامه مطلب

۱۶ تير ۱۴۰۱
چرا از قانون 2% مديريت پول استفاده نمي كنم؟

مقاله امروز در مورد رد كردن قانون مديريت پول 2٪ است كه در بين بسياري از جامعه تجاري بسيار محبوب است. بسياري از افراد در گذشته در مورد اين موضوع با من مخالفت كرده اند، بنابراين من مي خواستم امروز در مورد آن بنويسم تا ديدگاه خود را در مورد آن روشن كنم. من قصد دارم چندين استدلال قوي عليه تكيه بر قانون 2٪ ارائه كنم كه اميدوارم در پول شما صرفه جويي كند و چشمان شما را باز كند. شما واقعاً بايد به آنچه من امروز مي گويم توجه كنيد زيرا مي تواند نتايج معاملاتي شما را به ميزان قابل توجهي بهبود بخشد.

بيشتر بدانيد:

كال مارجين

رد كردن قانون 2 درصد

قانون 2% مديريت پول (MM) احتمالاً سال ها پيش در معاملات سهام و سرمايه گذاري بلندمدت شروع شد. اين بر اساس اين ايده است كه شما در هر زمان در چندين موقعيت خواهيد بود و فقط 2٪ از ارزش خالص خود را در هر يك از آن موقعيت ها به خطر مي اندازيد. به عنوان مثال، شما ممكن است 100 هزار در حساب خود و 20 معامله سهام فعال با ريسك 2 درصد داشته باشيد. قانون 2% واقعاً به عنوان راهي براي سرمايه گذاران شروع شد تا سرمايه ريسك خود را در ميان طيف متنوعي از سهام و سرمايه گذاري ها پخش كنند، اما هرگز قرار نبود به روشي كه امروزه بسياري از معامله گران فاركس از آن استفاده مي كنند استفاده شود.

اين ايده كه معامله گر نوسان فاركس فعال بايد 2% از حساب خود را نيز در هر معامله به خطر بيندازد، به سادگي غيرمنطقي است. قانون 2% اساساً يك افسانه است كه در سراسر جهان تجارت تداوم يافته است، زيرا به نظر مي رسد منطقي است و درك آن آسان است، اما فقط به اين دليل كه گروهي از مردم در مورد چيزي صحبت مي كنند، به اين معني نيست كه براي همه افراد درست يا مفيد است. وضعيت، در واقع، اغلب برعكس صادق است. اگر شما يك معامله گر نوساني فاركس هستيد كه معمولاً فقط در يك يا دو موقعيت در يك زمان قرار دارد و به طور متوسط ​​آنها را براي چند روز يا شايد يك هفته نگه داريد، با قانون 2٪ مشكلات بسيار بزرگي وجود دارد.

چرا قانون ۲ درصد اساساً مزخرف است…

فاركس بايد به عنوان يك حساب مارجين در نظر گرفته شود، زيرا اساساً همين است. به عبارت ديگر، شما واقعاً فقط بايد به اندازه كافي پول در حساب معاملاتي خود نگه داريد تا حاشيه اندازه موقعيت هايي را كه معمولاً معامله مي كنيد پوشش دهيد ... شما نيازي نداريد كه تمام سرمايه تجاري / ريسك خود را در حساب معاملاتي خود نگه داريد، هر معامله گر حرفه اي اين كار را انجام مي دهد. اين را به شما بگو از آنجايي كه ما در هر زمان فقط در چند موقعيت هستيم كه مي‌توانيم از اهرم بالا استفاده كنيم، و معمولاً فقط براي چند روز تا حداكثر يك يا دو هفته نگه مي‌داريم، نيازي نيست ريسك خود را در موارد مختلف متنوع كنيم. بازارها، به عبارت ديگر، تنوع در فاركس بي ربط است.

بيشتربدانيد:

تفاوت مارجين و فيوچرز

اندازه حساب در فاركس دلخواه است زيرا يك حساب فاركس فقط يك حساب حاشيه است، فقط براي واريز وجه يا سپرده گذاري براي نگهداري موقعيت وجود دارد. هيچ كس كه اين حقايق را درك كند، تمام پول معاملاتي خود را در حساب معاملاتي خود قرار نمي دهد زيرا به سادگي لازم نيست. آنچه در حساب تجاري خود قرار مي دهيد لزوماً منعكس كننده تمام درآمدي نيست كه بايد معامله كنيد و ارزش خالص كلي شما را منعكس نمي كند. در معاملات سهام، براي كنترل پول بيشتر به پول بيشتري نياز داريد زيرا اهرم در دسترس كمتري وجود دارد. به طور معمول، اگر مي خواهيد 100 هزار سهام را كنترل كنيد، بايد 100 هزار سهام در حساب خود داشته باشيد. همانطور كه قبلاً گفتم، فاركس داراي اهرم بسيار بيشتري است، و اين بدان معناست كه براي كنترل مثلاً 100 هزار ارز، كه تقريباً 1 لات استاندارد است، فقط به حدود 5000 دلار در حساب معاملاتي خود نياز داريد.

پسر پولدار و پسر فقير

چه خود را «ثروتمند»، «فقير» يا «طبقه متوسط» در نظر بگيريد، به هيچ وجه به هيچ وجه ريسك كردن 2 درصد از كل سرمايه شما منطقي نيست. يك عامل مهارت در تجارت وجود دارد كه از يك معامله‌گر به معامله‌گر ديگر بسيار متفاوت است، با توجه به اين واقعيت، منطقي نيست كه يك معامله‌گر جديد كه فقط 10k به نام خود مي‌گويد بايد 2% از حساب خود را در هر معامله به خطر بيندازد. او هنوز هيچ مهارت واقعي معاملاتي ندارد و تنها 10 هزار نفر به نام خود مي‌گويند. با قانون 2 درصد، تنها كاري كه او انجام مي دهد اين است كه در بهترين حالت به آرامي پول از دست بدهد. ببينيد، مديريت پول هم به مهارت معاملاتي و هم به تحمل ريسك شخصي بستگي دارد، اين نبايد فقط يك درصد دلخواه از حساب معاملاتي شما باشد.

مثلا:

فرض كنيد يك مرد در سنگاپور فقط 10 هزار نام دارد، اين همه پول شخصي او است، همه چيز. اگر او جمعيت را دنبال كند و در مورد قانون 2٪ در يكي از وب سايت هاي تجاري زيادي كه مي توان در آن يافت بخواند، به اين معني است كه او 200 دلار در هر معامله (2٪ از 10K) به خطر مي افتد! اين فقط كاملا مسخره است! اين واقعيت كه بسياري از معامله گران با پول بسيار كمي شروع به كار مي كنند و به آنها گفته مي شود 2٪ از كل پول معاملاتي خود را به خطر بيندازند، واقعاً غيراخلاقي است. سطح مهارت و تحمل ريسك شخصي بين معامله گران به طور چشمگيري متفاوت است، و اين دليل ديگري است كه چرا قانون 2٪ كاملاً آشغال است.

بيشتر بدانيد:

https://www.dailyfx.com/education/forex-trading-basics/using-margin-in-forex-trading.html

برعكس، فرض كنيد يك مرد در استراليا 2 ميليون دلار رايگان براي تجارت با او دارد، او بديهي است كه قرار نيست همه اينها را در حساب معاملاتي خود قرار دهد، زيرا نيازي به اين كار ندارد. او ممكن است 20k را در حساب خود قرار دهد تا حاشيه هاي اندازه موقعيت هايي را كه معمولاً معامله مي كند پوشش دهد. بنابراين اگر او از قانون 2٪ استفاده كند، فقط با ريسك 400 دلار در هر معامله شروع مي كند، زيرا 2٪ از 20k برابر است با 400. آيا منطقي است كه شخصي با 2 ميليون دلار سرمايه ريسك فقط 400 دلار در هر معامله ريسك كند. ? اگر او مانند يك تك تيرانداز به عنوان يك معامله گر نوسان در بازار فاركس معامله مي كند (آنچه من آموزش مي دهم و چگونه تجارت مي كنم)، پس نه، اصلاً معني ندارد. اميدوارم متوجه شده باشيد كه چرا پايه گذاري ريسك در هر معامله بر اساس 2% پول در حساب معاملاتي شما به سادگي بي ربط است.

بنابراين، چه 10 هزار به نام خود داشته باشيد و چه 5 ميليون، قانون 2 درصد بيهوده و حتي مضر است اگر در بازارهايي مانند فاركس و ديگران معامله مي كنيد. هيچ منطقي ندارد و در مورد فاركس مانند سرمايه گذاران بلندمدت سهام صدق نمي كند.
مركب شدن آن چيزي نيست كه به نظر مي رسد

واقعيت جذابيت بزرگ قانون 2% به نظر مي رسد اين تصور باشد كه با برنده شدن در معاملات و ايجاد حساب خود، پول تركيب مي شود و قانون 2% به طور طبيعي اندازه موقعيت شما را افزايش مي دهد و برعكس با از دست دادن، اندازه موقعيت شما را كاهش مي دهد. اين از نظر تئوري عالي به نظر مي رسد، اما در واقعيت واقعاً فقط يك دسته از B.S. اين هم دليل ديگري است كه چرا قانون 2 درصد انبوهي از زباله است…

قانون 2% چيزي نيست جز تبليغاتي كه توسط كارگزاران پخش مي شود تا ببينند شما به آرامي باختيد، اين به شما كمك مي كند مدت بيشتري در بازي بمانيد... كه براي كارگزار عالي است زيرا آنها كميسيون ها و اسپردهاي بيشتري را جمع آوري مي كنند. قانون 2٪ واقعاً براي معامله گران بازنده است كه پول خود را به آرامي از دست مي دهند ... اگر برنده شويد، به نفع شما نخواهد بود، همانطور كه در تئوري به نظر مي رسد. در مورد كشيدن پول براي زندگي چطور؟ اگر واقعاً شروع به عملكرد خوب كنيد، شروع به برداشت پول از حساب معاملاتي خود خواهيد كرد، به طوري كه تقريباً بيشتر باد نظريه "تركيب" را از بين مي برد. شما نمي توانيد براي هميشه سود معاملات خود را در حساب معاملاتي خود تركيب كنيد، اين واقع بينانه يا عملي نيست، تركيب كردن را فراموش كنيد.

بله، 2% مركب به تدريج در طول زمان افزايش مي‌يابد، اما شما از پول خود براي زندگي استفاده مي‌كنيد و اندازه اصلي حساب دلخواه است. مردي كه مقداري پول جدي براي معامله دارد و تازه از 10 هزار تومان شروع كرده است، وقتي مطمئن شد كه ممكن است 100 هزار پول در حسابش بريزد... بنابراين، آنچه در حساب است دلخواه است... آنچه مهم است اين است كه پول خود را به درستي مديريت كنيد و بدانيد كه چقدر پول داريد. مي تواند در هر معامله ريسك كند تا در بازي بماند و سودآور بماند.

همه ما دوست داريم 10k را به 1 ميليون مركب تبديل كنيم، اما هرگز اينطور نمي شود. به شما يادآوري مي‌كنم كه برخي از بزرگترين صندوق‌هاي پوشش ريسك تا 50 درصد از ارزش خالص خود را در منحني‌هاي سهام خود كاهش داده‌اند. اين فقط غيرقابل پيش بيني بودن منحني حقوق صاحبان سهام را به شما نشان مي دهد. اثر مركب احمقانه است زيرا فرض مي‌كند كه شما در معاملات خود دچار اين مشكل نخواهيد شد، به همين دليل من ترجيح مي‌دهم سود را در حين به دست آوردن آنها بانكي كنم. تركيب طولاني مدت فقط براي روياپردازان است…

خوب، پس چقدر بايد به ازاي هر نيل معامله ريسك كنم؟

ريسك شما در هر معامله يك رقم بسيار مهم دلاري است كه شما بايد بر اساس شرايط شخصي خود كه متغيرهاي مختلفي را در بر مي گيرد به دست آوريد.

تعداد كمي از معامله‌گران حرفه‌اي كه من مي‌شناسم، و همچنين خودم، هرگز به قانون يا درصد 2٪ فكر نمي‌كنند... زيرا مي‌دانيم كه اين موضوع بي‌ربط است و مي‌دانيم كه هيچ مزيت رياضي در اين فكر كردن وجود ندارد. در عوض، ما بر حسب دلارهاي ريسك شده در هر معامله و ميزان تحمل ريسك شخصي ما فكر مي كنيم. اساساً چقدر مايليم در هر معامله اي ريسك كنيم. ما ممكن است 1 ميليون پول معاملاتي داشته باشيم اما فقط 50 هزار در يك حساب فاركس خواهيم داشت. مارجين زيادي در حساب ما براي داشتن يك موقعيت استفاده مي شود و ما پول اضافي زيادي نداريم كه فقط بي دليل در آنجا نشسته ايم.

ايميل‌هاي زيادي از معامله‌گران دريافت مي‌كنم كه از من مي‌پرسند «براي شروع معاملات زنده» يا چقدر بايد حساب‌هايشان را تامين كنند. پاسخي كه من به آنها مي دهم اساساً هميشه يكسان است:

1) بايد تعيين كنيد كه چقدر با ريسك در هر زمان در بازار راحت هستيد و فقط آن مقدار دلار يا كمتر را در معرض خطر قرار دهيد. هيچ راه مطمئني براي تعيين اين رقم دلار به جز كمي آزمون و خطا و خود انديشي وجود ندارد. اگر مبلغي را به خطر انداخته ايد كه باعث مي شود تمام روز در محل كار مشغول تجارت خود باشيد (به طور مداوم بازار را با تلفن خود چك كنيد) و شب ها نتوانيد بخوابيد، واضح است كه ريسك زيادي كرده ايد. مي دانم كه ممكن است تا به حال براي هر يك از فالوورهاي ارشد من كمي كليشه اي به نظر برسد، اما بهترين معيار براي اينكه آيا شما در يك معامله ريسك زيادي كرده ايد يا نه اين است كه آيا واقعاً مي توانيد معامله را تنظيم كنيد و فراموش كنيد. پس از ورود به معامله، نبايد هيچ تمايلي به نشستن و خيره شدن به نمودارهاي خود داشته باشيد، اگر اين ميل را داريد، احتمالاً بيش از آن كه با ضرر راحت باشيد، ريسك كرده ايد.

2) بديهي است كه توانايي‌هاي معاملاتي شخصي شما در تعيين ميزان ريسك كردن در هر معامله موثر است. اگر نسبتاً جديد هستيد يا به تازگي تجارت زنده را شروع كرده ايد، احتمالاً نسبت به شخصي كه 10 سال تجربه معاملاتي در حساب كاربري زنده دارد، به ريسك كمتري در هر معامله نياز داريد. با بهبود و ايجاد اعتماد به نفس، ممكن است احساس راحتي بيشتري داشته باشيد تا ريسك خود را در هر معامله كمي افزايش دهيد.

همانطور كه مي بينيد، چقدر بايد در هر معامله ريسك كنيد، يك سوال تا حدودي شخصي است كه براي پاسخ صحيح به آن نياز به تفكر، زمان و تجربه تجاري دارد. به همين سادگي نيست و نبايد گفت: "اوه، من فقط 2٪ از حساب خود را به خطر مي اندازم، اين آسان به نظر مي رسد". مديريت پول آسان نيست و هر كسي كه به شما بگويد اينطور است، به شما دروغ مي‌گويد يا نمي‌داند در مورد چه جهنمي صحبت مي‌كنند. تجارت بخش آسان معامله است (آيا اين كار منطقي است؟) ... مديريت پول و روانشناسي معامله گر (كنترل خود) قسمت هاي سخت هستند!
MM و روش بدون هم خوب نيستند

فقط به اين دليل كه ريسك را به صورت مكانيكي مديريت مي كنيد به اين معني نيست كه همه چيز "فقط" تمرين خواهد كرد. ادبيات تجاري جريان اصلي؛ وب‌سايت‌ها، كتاب‌ها، كتاب‌هاي الكترونيكي، همه اين‌ها به شما اين باور را مي‌دهد كه ريسك كردن 1 يا 2 درصد شما را براي درازمدت در بازي نگه مي‌دارد.

در حالي كه موافقم كه مديريت پول (MM) بسيار مهم است، بايد به خاطر داشته باشيد كه اگر معامله‌گري 50 درصد از 1000 دلار اول خود را كاهش دهد، بايد 100 درصد سود كند تا به نقطه سربه‌سر بازگردد. بنابراين، ما يك متغير بسيار مهم را در اين داستان از دست داده‌ايم… براي اينكه هر استراتژي MM كار كند، هنوز بايد يك لبه محكم (روش معاملاتي جامد) داشته باشيد. اگر روش معاملاتي شما خوب نباشد، داشتن يك طرح MM خوب فايده اي ندارد. چه از قانون 2 درصد استفاده كنيد و چه از ريسك ثابت دلاري، همچنان حساب خود را منفجر خواهيد كرد، اگر لبه معاملاتي شما قوي نباشد. MM را بايد تركيبي از روش معاملاتي و مديريت پول در نظر گرفت، زيرا مديريت پول به تنهايي شما را «پس انداز» نمي كند يا در بازار پولي براي شما به ارمغان نمي آورد.

از آنجايي كه قانون 2% ممكن است از شما به عنوان يك مبتدي محافظت كند، احتمالاً هرگز واقعاً به جلو حركت نخواهيد كرد زيرا مقدار بسيار كمي معامله خواهيد كرد ... شما بايد با افزايش مهارت معاملاتي خود اعتماد به نفس داشته باشيد.

قانون 2 درصد ذهن شما را فريب مي دهد

بازي هاي فكري معاملاتي وقتي مردم با خود فكر مي كنند "من فقط 2٪ در هر معامله ريسك دارم، اين خيلي زياد نيست و با از دست دادن موقعيت من را كاهش مي دهد"، به معناي واقعي كلمه آنها را نسبت به ريسك در بازار و نسبت به ريسك كمتر حساس مي كند. تهديد به تخريب حساب كه در نتيجه معاملات بيش از حد ايجاد مي شود.

هنگامي كه در هر معامله مقادير رو به كاهشي پول از دست مي دهيد، كاري انجام مي دهد كه بسياري از معامله گران به آن فكر نمي كنند. اين باعث مي شود كه بخواهيد بيشتر معامله كنيد، زيرا مدام فكر مي كنيد كه "در هر معامله ضرر كمتري ضرر مي كنيد". اين فقط يك راه واقعا احمقانه براي تلاش و مديريت پول است و به وضوح منجر به قمار و تجارت بيش از حد مي شود. شما فقط هميشه در بازار نمي مانيد زيرا پول كمتر و كمتري از دست مي دهيد، اين تفاوتي با قماربازي ندارد كه پول قمار خود را در كازينو از دست مي دهد.

بسياري از معامله گران روزانه و اسكالپرها قانون 2% را دوست دارند زيرا آنها با فركانس بالايي معامله مي كنند كه قانون 2% به آنها اجازه مي دهد براي مدت طولاني در بازي بگويند، معمولاً به اندازه اي كه حساب هاي خود را منفجر كنند، معامله را ترك كنند يا متوجه شوند كه آنها بايد بازه هاي زماني بالاتر و با صبر بيشتري معامله كنند.

ريسك شما در هر معامله با مهارت، تجربه و اطمينان تغيير مي كند. اين چيزي است كه شما بايد آن را بسنجيد. اين چيزي نيست كه شما به طور خودكار پس از هر معامله بالا يا پايين تنظيم كنيد، همانطور كه با استفاده از قانون 2٪ انجام مي دهيد.
نتيجه…

در Learn To Trade The Market، همه چيز درباره رك بودن با مردم است. من هيچ چيز را شكر نمي كنم، و به من اعتماد كنيد، مقدار زيادي B.S با روكش شكر وجود دارد. در دنياي تجارت شناور باشيد، به اميد اينكه علاقه خود را جلب كنيد (همانطور كه احتمالاً تا به حال فهميده ايد).

به ياد داشته باشيد، مديريت پول بدون يك روش معاملاتي با احتمال بالا خوب نيست، و اگر مدتي است كه وبلاگ من را مي‌خوانيد، مي‌دانيد كه من از طرفداران بزرگ معاملات پرايس اكشن هستم. به نظر من، اجراي يك روش معاملاتي پرايس اكشن جامد با يك طرح MM مناسب، سريع‌ترين مسير براي موفقيت در معاملات است. با وجود اين "دستور العمل" براي موفقيت، هيچ پوشش شكري براي آن وجود ندارد، شما هنوز بايد مطالعه و تلاش خود را انجام دهيد و زمان مي برد تا دستور پخت را به يك شاهكار تبديل كنيد.

اگر مي‌خواهيد ياد بگيريد كه چگونه از مديريت پول جامد با يك استراتژي معاملاتي حرفه‌اي براي دستيابي به نتايج استفاده مي‌كنم، دوره معاملاتي من و انجمن اعضا را بررسي كنيد.

منبع:

مارجين تريدينگ

 

آرشيو نظرات (0) | ادامه مطلب

۱۶ تير ۱۴۰۱
مصاحبه با معامله گر نيل فولر

نيل فولر يك معامله گر حرفه اي با بيش از يك دهه تجربه در تجارت طيف گسترده اي از بازارهاي مالي است. او بنيانگذار و مدير Learn To Trade The Market است.

مصاحبه زير با نيل فولر بر اساس يك سري سوالاتي بود كه از يكي از اعضاي خود دريافت كرديم. ما از اين فرصت استفاده كرديم تا بينش عميقي در مورد نحوه تجارت نايل، روال معاملات روزانه او و بسياري موارد ديگر به شما ارائه دهيم. اميدوارم از پاسخ هاي نايل چيزي ياد بگيريد…

بيشتر بدانيد:

سرمايه گذاري در فاركس

چگونه وارد بازي معاملاتي شديد؟

    زماني كه 16 ساله بودم، معلم اقتصادم ما را تشويق مي كرد تا در مورد بازار سهام بياموزيم و يك مسابقه بازار سهام مدرسه برگزار كرد، از آنجا من بيشتر و بيشتر به معاملات سهام علاقه مند شدم و در سن 18 سالگي كاملاً توسعه يافتم. - علاقه به معاملات بازار مالي در واقع، در تولد 18 سالگي خود اولين معامله زنده خود را انجام دادم، در آن زمان هر چيزي از سهام گرفته تا اختيار معامله را انجام مي دادم و سپس وارد معاملات آتي و ارز شدم. در آن روزهاي اوليه، من به معناي واقعي كلمه هر كتاب يا وب سايتي را كه در تجارت پيدا مي كردم مي خواندم، سعي مي كردم هر چيزي را كه مي توانستم ياد بگيرم. من در سن 18 سالگي به شدت توسط "اشكال تجارت" گاز گرفته بودم.

آيا مي توانيد يك نماي كلي براي ما ارائه دهيد كه به ما كمك كند تمركز و استراتژي شما براي كسب درآمد در بازارها را درك كنيم؟

    اگر به اطراف وبلاگ من نگاهي بيندازيد، واضح است كه من طرفدار معاملات پرايس اكشن هستم، معناي واقعي آن به زبان ساده اين است كه شما به نمودار قيمت "لخت" نگاه مي كنيد كه روي آن چيزي به جز ميله هاي قيمت، در درجه اول روزانه است. چارت سازماني. در درجه اول، من فقط به داده هاي قيمت به شكل خام نگاه مي كنم و به دنبال سيگنال هاي اقدام قيمت مي گردم تا به من كمك كند يك ورودي تجاري را مشخص كنم، و برخي چيزهايي كه به آن كمك مي كند. بديهي است كه شما مي خواهيد سوگيري جهت را بدانيد، كه اين روند است، شما مي خواهيد بدانيد كه سطوح اصلي كليدي در بازار كجا هستند، خواه سطوح بالا يا پايين اخير يا بلندمدت اصلي باشد. سپس، سيگنال‌هاي اقدام قيمت را تركيب مي‌كنم، كه احتمالاً بعداً بيشتر در مورد آنها بحث خواهيم كرد. بنابراين، سه موردي كه من به دنبال آن هستم، روند، سطوح و سيگنال‌هاي عمل قيمت است، وقتي اين سه چيز را در يك راستا قرار دهيم، دوست دارم معامله انجام دهم.

بيشتر بدانيد:

https://www.investopedia.com/articles/forex/11/forex-or-stocks.asp

در حال حاضر چه نوع بازارهايي بر معاملات شما تسلط دارند؟

    من به هر چيزي كه مايع است و زياد حركت مي كند نگاه خواهم كرد، شما مي خواهيد بازارهايي را معامله كنيد كه هر زمان بتوانيد وارد و خارج شويد. من اغلب مي شنوم كه مردم در بازارهايي كه شكاف زيادي دارند، مانند سهام، معامله مي كنند، فكر مي كنم از اين خطرات گذشته ام و دوست دارم به جاي اين كه در بازارهايي كه نقدينگي عميقي دارند مانند فاركس و شاخص هاي سهام معامله كنم. خود سهام و سهام واقعي و همچنين برخي از كالاها مانند طلا و نقره. اينها بازارهايي هستند كه هر روز حجم زيادي دارند و هيچ مشكلي براي ورود و خروج در آنها نداريد.

از چه روش هايي براي تحليل بازار استفاده مي كنيد؟

    اقدام قيمت تنها تمركز من است.

به نظر شما انواع تنظيمات مورد علاقه شما چيست؟

    من سه راه اندازي اوليه دارم. نوار پين، نوار داخلي و تنظيمات جعلي، همه آنها صرفاً بر اساس قيمت هستند. معمولاً من دوست دارم آنها را در جهت روند نمودار روزانه اوليه معامله كنم، شما مي توانيد آنها را بر خلاف روند معامله كنيد، اما براي كساني كه اين مطلب را مي خوانند و كاملا مبتدي هستند، اكيداً به شما پيشنهاد مي كنم كه اين روش ها را مطالعه كنيد و فقط با آنها معامله كنيد. سوگيري جهتي آشكاري كه در حال حاضر در جريان است.

چگونه معاملات بالقوه را پيدا و انتخاب مي كنيد؟

    من يك طرح معاملاتي دارم كه شامل تنظيمات مربوط به قيمت من است كه قطعاً سه چيز را همسو مي‌كند: روند فعلي بازار، سطوح كليدي و سيگنال اقدام قيمت، و به طور خلاصه آن «T.L.S» است... سيگنال سطح روند. من حداقل مي‌خواهم دو مورد از آن چيزها را در يك راستا يا تلاقي داشته باشم، و اين باعث مي‌شود يك معامله با احتمال بالا براي من ايجاد شود، و بديهي است كه عوامل ديگري نيز درگير هستند كه ممكن است بسته به شرايط شما متفاوت باشد، اما براي من ممكن است مواردي مانند مقدار ريسك، هدف سود، توقف ضرر و هر عامل ديگري كه مي خواهيد در برنامه معاملاتي خود قرار دهيد، باشد. هر كسي كه در مورد معامله جدي است، تصميمات خود را بر اساس برنامه معاملاتي خود مي گيرد كه مجموعه اي از قوانين از پيش تعريف شده است كه به شما كمك مي كند سيگنال هاي خوب و بد را در بازار فيلتر كنيد.
حتما بخوانيد:

مزيت هاي فاركس نسبت به بورس

ما را در يك تجارت قبلي كه بينشي در مورد آنچه انجام مي‌دهيد و نحوه انجام آن ارائه مي‌دهد، همراهي كنيد.

    اخيراً با توجه به روند نزولي قوي كه اخيراً در اين بازار داشتيم، معامله اي بر روي دلار استراليا/دلار انجام دادم. من به دنبال اصلاحات برگشتي به ارزش بوده‌ام، يا منطقه‌اي كه مي‌توانم ببينم ناحيه مقاومت آشكار است... اين معامله در راستاي حركت نمودار روزانه است. اگر روند نزولي داشته باشيد و بازار دوباره به سمت ارزش بازگردد، من به دنبال سيگنال فروش قيمت اقدام خواهم كرد. در مورد راه اندازي تجارت در 3 دسامبر، ما يك معكوس كوچك نسبت به مقاومت داشتيم و من وارد شدم. براي اينكه آن را در راستاي رويدادهاي جاري نگه دارم و براي واقعي نگه داشتن آن، اين آخرين معامله من بود، يك " نوار معكوس دنباله دار با روند ... كه واقعاً نسخه دقيقي از آنچه من آموزش مي دهم نبود (در واقع يك نوار پين نبود) اما منطق معامله درست بود: روند، سطح، سيگنال ... فقط آن را در ذهن خود نگه داريد ..T.L.S.

در چه بازارهايي معامله مي كنيد؟

    من واقعاً فقط نگران فاركس، شاخص ها و طلا هستم ... اينها به عنوان CFD در اكثر نقاط جهان ارائه مي شوند، شايد در آمريكا كمي متفاوت باشد. نكته اصلي اين است كه من معاملات آتي فيزيكي را انجام نمي دهم، فقط نيازي به معامله CFD نمي بينم كه نياز به حاشيه متفاوتي دارد.

    مصاحبه كننده: CFD براي كساني كه با مخفف آن آشنايي ندارند چيست؟

    ايده اين است كه اين فقط يك قرارداد با يك كارگزار است (Contract For Difference) و شما مي توانيد همه چيز را معامله كنيد. هر بازاري كه بخواهيد، اما من به طور عمده فاركس، شاخص هاي سهام و طلا را معامله مي كنم و فقط آنها را از يك پلت فرم معاملاتي متا معامله مي كنم.

چقدر فعالانه معامله مي كنيد؟

    من اصلاً اغلب معامله نمي كنم، احتمالاً بيش از چند بار در هفته. من بيشتر يك معامله گر با اندازه موقعيت بزرگ هستم. اگر معامله اي ببينم كه واقعاً دوستش دارم، اغلب از خودم حمايت مي كنم و خيلي سخت وارد آن مي شوم.

ميانگين زمان نگهداري شما براي موقعيت ها چقدر است؟

    در هر جايي از چند روز تا چند هفته، اگر من به يك روند خوب برسم، ممكن است چند ماه طول بكشد. بيشتر اوقات بيش از يك هفته نيست، اما من مطمئناً دوست دارم اجازه دهم همه چيز در مسير خود پيش برود، من بيشتر يك معامله گر هستم و فراموش مي كنم كه معامله را در كجا قرار مي دهم و از آن دور مي شوم و اجازه مي دهم ريسك پاداش دهد. سناريو از بين مي‌رود، بنابراين يا يك توقف است يا پاداش/هدف زده مي‌شود و معمولاً بين ۲ تا ۱ يا ۵ به ۱ است.

آيا هدف سودي داريد كه سعي كنيد هر هفته، ماه يا سال به آن برسيد؟

    نه، من اين كار را نمي‌كنم، زيرا فكر نمي‌كنم اين كار واقع بينانه‌اي باشد، بازار قرار است تعداد معاملات XYZ را توليد كند و پاداش ريسك شما هميشه يك نتيجه تصادفي در هر معامله است و شما هرگز نمي‌دانيد دقيقاً چه چيزي را انجام مي‌دهيد. در حال انجام براي به دست آوردن. بنابراين، شما نمي توانيد يك هدف سود را به يك دوره ماهانه يا هفتگي تحميل كنيد، فقط با بازار كار مي كنيد، معاملات خوب و معاملات بد را در نظر مي گيريد و در پايان هر ماه آنها را جمع مي كنيد.

ما را از ابتدا تا انتها با برنامه روزانه خود همراهي كنيد.

بيشتر بدانيد:

فاركس يا بورس

    من [صبح ها] مثل هر شخص ديگري از خواب بيدار مي شوم، اما تفاوت با من اين است كه وقتي صبح هنگام صرف صبحانه، نمودارها را مرور مي كنم، در نزديكي نيويورك است، كه خوشبختانه براي من از آنجايي كه در استراليا هستم. صبح من است من فقط به دنبال تنظيمات مشخص قيمت مي‌گردم، سطوح كليدي خود را روي نمودارها ترسيم مي‌كنم، آنچه را كه يك شبه اتفاق افتاده تمرين مي‌كنم و مي‌بينم كه آيا چيزي تغيير كرده است يا خير و آيا تنظيمات مناسبي وجود دارد يا نه، سفارش‌هايم را تقريباً همانجا در بازار قرار مي‌دهم. سپس، چه يك ورود فوري يا يك سفارش محدود كه يك سفارش در حال انتظار است. سپس معمولاً در اواخر بعدازظهر برمي‌گردم تا ببينم در حال حركت به سمت اپن لندن هستيم و سپس ممكن است قبل از خواب دوباره معاملات را بررسي كنم. اما، صادقانه بگويم، زماني كه شما در حال معامله با نمودارهاي روزانه هستيد، لازم نيست زياد به نمودارها نگاه كنيد، حدس مي‌زنم كه من در آن بازه زماني بالاتر، يعني نمودارهاي روزانه، بيشتر از يك شيوه زندگي آرام معامله كرده‌ام.

چگونه رويكرد شما به بازارها در طول زندگي حرفه اي شما تغيير كرده و بهبود يافته است؟

وقتي براي اولين بار شروع كردم، سهام را معامله مي كردم و موفقيت بسيار كمي داشتم، در چند سال اول معاملات گزينه ها و سهام، فقط چيزهايي بود كه بسياري از افراد تازه كار وارد آن مي شوند. من فقط بازارهاي اشتباه و بازه هاي زماني اشتباه داشتم. مي‌دانيد، من محصولات را تغيير مي‌دهم و افق زماني خود را براي معاملات تغيير داده‌ام، از معاملات كوتاه‌مدت درون روزه به معاملات نموداري روزانه دور شده‌ام و بازارها را از سهام تغيير داده‌ام.

    جواب كوتاه؛ من قبلاً سهام، سهام و گزينه‌ها را در نمودارهاي روزانه معامله مي‌كردم، اما در نمودارهاي روزانه به بازار فاركس رفتم، بنابراين بازه‌هاي زماني متفاوت و محصولات مختلف و در ذهنم كارها را بسيار كند كردم.

آيا تأثير تجارت برنامه تأثيري بر رويكرد شما داشته است؟

    نه، من يك تاجر روزانه نيستم، معتقدم همه چيز در جهان بازار آزاد است، ما در يك جامعه سرمايه داري هستيم و همه چيز بدون در نظر گرفتن الگوريتم ها و رايانه هاي موجود در بازار، خود به خود درست مي شود. خيلي بهش اهميت نميدم

با نگاهي به گذشته آيا چيز خاصي وجود داشت كه فكر مي كرديد نقطه عطف كليدي در حرفه شما باشد؟

    بله، من خيلي سعي مي كردم بالا و پايين را انتخاب كنم، بسياري از مردم دوست دارند با شتاب فعلي بازار مبارزه كنند. چيزي كه من ياد گرفتم اين است كه بازارها خيلي فراتر از آن چيزي كه فكر مي كنيد پيش مي روند، آنها هميشه تمايل دارند به راه خود ادامه دهند و اگر در مقابل آنها بايستيد، شما را از پا در مي آورند. من فكر مي‌كنم اين يك چيز است، شما براي دوره‌هايي در بازار منتظر مي‌مانيد كه قطار باري در يك جهت حركت مي‌كند و سوار مي‌شويد، در مقابل آن نمي‌ايستيد و سعي مي‌كنيد مانند اكثر مردم، بالا يا پايين را انتخاب كنيد. به همين دليل است كه بيشتر مردم در بازار ضرر مي كنند. آنها عليه بازار شرط بندي مي كنند، اما از هر روش ديگري در بازار پول بيشتري به دست مي آيد.

از بين همه عواملي كه در مقالات هفتگي معاملاتي خود صحبت مي كنيد، يادگيري كدام يك براي شما سخت ترين بود و چرا؟

    من اغلب در مورد چيزهايي مي نويسم كه شخصاً با آنها برخورد كرده ام يا با آنها دست و پنجه نرم كرده ام، بيشتر اوقات در مورد صبور ماندن و نشستن در حاشيه مي نويسم. اگر بيشتر مقالات من بر اساس تلاش من براي برقراري ارتباط با افراد و چيزهايي است كه شخصاً با آنها مشكل داشته ام، مي گويم صبر و تجارت كم فركانس چيزهايي هستند كه قبلاً با آنها مبارزه مي كردم اما اكنون به آنها مسلط شده ام. تلاش براي القاي در افراد ديگر

چرا فكر مي‌كنيد روش معاملاتي شما براي شما بهترين است و چه توصيه‌هايي مي‌توانيد براي معاملات مشتاقي كه مي‌خواهند روشي را پيدا كنند، كشف كنند و سپس به كار ببرند، ارائه دهيد؟

    در دو بخش به اين سؤالات پاسخ خواهم داد. اول اينكه من دوست دارم خيلي ساده زندگي كنم. من يك مينيماليست هستم من صاحب «موارد» زيادي نيستم، خيلي كارها را انجام نمي‌دهم و واقعاً براي وقت آزادم ارزش قائل هستم. معاملات نمودار روزانه / معاملات با فركانس پايين قطعاً با شخصيت، سبك زندگي و طرز فكر من مطابقت دارد. بسيار تميز و ساده است و زمان زيادي را نمي گيرد. من مطمئناً نمي خواهم تمام روز اينجا بنشينم و بازار را تماشا كنم، كارهاي بهتري براي انجام دادن دارم.

اگر معاملات روزانه براي اكثر معامله‌گران مسير درستي نيست، پس به نظر شما بهترين مسير براي اكثر معامله‌گران چيست؟

    تجارت روزانه قمار است، هركسي كه آن را امتحان كرده يا خيلي زود بيدار مي شود يا معتاد مي شود و اگر به آن معتاد شديد، خدا كمكتان كند. اگر معاملات روزانه را امتحان كنيد، مطمئناً حساب هاي اوليه و احتمالاً چند حساب بعدي را نيز نابود خواهيد كرد، زيرا اساساً در حال انجام يك بازي تقلبي هستيد. حركات كوتاه مدت در بازارها به راحتي قابل دستكاري هستند و در مقايسه با بازه هاي زماني بزرگتر ساختار بسيار كمي دارند. بنابراين، اين واقعا فقط قمار است و من قوياً به مردم پيشنهاد مي‌كنم از معاملات روزانه دوري كنند.

    با اين حال، رفتن به نمودارهاي روزانه، همچنان مستلزم عادت كردن و مطالعه زياد است، اما شما سرعت كار را كاهش مي دهيد، هر زمان كه چارچوب زماني خود را افزايش دهيد، سرعت كار را كاهش مي دهيد. با افزايش مهارت شما در نمودارهاي روزانه، ريسك شما كمتر مي شود، زيرا شروع به بازي با پول بيشتر مي كنيد، زماني كه با پول بيشتري مانند نمودارهاي 4 ساعته و روزانه بازي مي كنيد، اين جايي است كه پول متعهد مي شود.

بزرگترين اشتباهات معامله گران تازه كار و مشتاق چيست؟

    من فكر مي‌كنم كه قبلاً به اين موارد پرداخته‌ايم، اما فقط براي تكرار، بيشتر مردم مي‌خواهند با اين روند مخالفت كنند يا با آن مبارزه كنند و سعي كنند بالا و پايين‌ها را انتخاب كنند. افراد اغلب با اندازه هاي موقعيت هاي بسيار بزرگ معامله مي كنند، اساساً تعهد بيش از حد در بخش مديريت پول يك مشكل بزرگ است. همچنين، با استفاده از شاخص‌ها و نگاه كردن به نمودارها از طريق «عينك‌هاي رز رنگي»، به نظر نمي‌رسد آن‌ها واقعاً آنچه را كه وجود دارد، ببينند. تلاش براي منحني متناسب كردن چيزها در شاخص ها و "روش هاي پيچيده". ساده نگه داشتن آن كاري است كه مردم هنگام شروع انجام نمي دهند.

فكر مي كنيد چند سال طول مي كشد تا يك تاجر طناب را ياد بگيرد؟

    براي يادگيري تمام اصول، در عرض 2 سال. اما، براي اينكه واقعاً بين 2 تا 5 سال به نقطه اي برسيد كه در حال معامله پول جدي باشيد و عملكرد خوبي داشته باشيد. ممكن است زمان زيادي به نظر برسد، اما مدارك دانشگاهي 3 يا 4 سال طول مي كشد. آنها مي گويند 10000 ساعت براي تبديل شدن به يك متخصص در هر زمينه اي، و من احساس مي كنم كه اين براي تجارت صادق است.

    صادقانه بگوييم دليل اينكه بيشتر افراد پول خود را از دست مي دهند اين است كه سرمايه آنها كم است و نسبت به اندازه حساب خود معامله مي كنند يا نمي خواهند منتظر معاملات عالي باشند.

در دوره معاملاتي پرايس اكشن خود مي گوييد كه روانشناسي معاملات يكي از مهم ترين مولفه هاي معاملاتي است، چرا؟

    اساساً، بدون ذهنيت معاملاتي صحيح، استراتژي يا برتري يك معامله گر در بازار معناي بسيار كمي دارد. يك استراتژي معاملاتي به تنهايي شما را در درازمدت سودآور نمي كند، بلكه تركيبي از ذهنيت صحيح، مديريت پول و روش است، گاهي اوقات به آن "سه م" نيز گفته مي شود.

چگونه ريسك را مديريت مي كنيد؟ هنگامي كه تحليل يا موقعيت يابي شما اشتباه است، از چه روش هايي براي به حداقل رساندن ضرر استفاده مي كنيد؟

    من از روش ريسك دلار ثابت استفاده مي كنم زيرا به دو چيز اعتقاد دارم: من معتقد نيستم مردم بايد حساب هاي تركيبي داشته باشند، در عوض معتقدم مردم بايد سود خود را برداشته و از آنها در معاملات استفاده كنند، اما اين براي مدت طولاني تري صدق نمي كند- سرمايه گذاري مدت دار لزوما در مرحله بعد، من معتقدم كه بدانم چه چيزي را در معرض خطر قرار مي‌دهي، يك مقدار پول ثابت و آن را در هر معامله قرار مي‌دهي و با آن سازگار مي‌شوي. در پايان، اگر از مدل ريسك «ساير»، مدل ريسك درصدي استفاده كرديد، اين واقعاً راهي براي از دست دادن پول به آرامي است. اگر نيمي از حساب خود را از دست داده ايد، اساساً بايد 100٪ از حساب خود را بسازيد تا به نقطه سربه سر برگرديد. بنابراين، اگر مهارت و تجربه‌اي داريد، روش ريسك دلار بسيار منطقي‌تر است.

چگونه تشخيص مي دهيد كه آيا معامله اي غير از عملكرد آن پس از ورود شكست خورده است؟

    در معاملات شكست خورده بايد به چند نكته توجه كرد: يا به استاپ شما رسيده است يا سيگنال مخالفي وجود دارد يا زمان زيادي از ورود گذشته است. اين بسيار مشكل است كه سعي كنيد آن را در يك جعبه قرار دهيد و به همه پاسخ دقيق تري بدهيد، اما معمولاً معاملات در عرض چند روز انجام مي شود، بنابراين اگر ظرف چند روز همه چيز درست پيش نمي رود، بهتر است فكر كنيد. در مورد اينكه چرا در معامله هستيد، يا اگر سيگنال مخالفي دريافت كرديد كه نزديك به آن بر نمودار مسلط است، بايد توجه داشته باشيد كه چيزي در جهت مخالف داشته ايد. اما، اغلب اوقات من فقط در يك معامله مي مانم تا زماني كه استاپ ضرر برسد، 90٪ مواقع صرف نظر از اينكه چه اتفاقي مي افتد، به معامله متعهد هستم. من قطعاً بر اساس سيگنال تايم فريم پايين‌تر از معامله خارج نمي‌شوم، بنابراين اگر در نمودار روزانه وارد مي‌شوم، اجازه نمي‌دهم سيگنال درون روز مرا از معامله بترساند، دوباره اين ذهنيت «تنظيم و فراموش» است. .

آيا تا به حال به طور ميانگين در يك معامله زيانده پايين آمده ايد؟

    به نقل از يكي از بزرگان وال استريت، پل تودور جونز: "بازنده ها متوسط ​​بازنده ها هستند". اين در مورد تمام چيزي است كه من بايد در مورد آن بگويم.

آيا مي توانيد جزئيات مربوط به روش توقف ضرر خود را توضيح دهيد؟

    استاپ ها بايد در نواحي منطقي قرار گيرند، نه اينكه خودسرانه قرار بگيرند زيرا مي خواهيد مقدار مشخصي از پيپ ها را در بازار به خطر بيندازيد. آنها بايد در سطوح منطقي قرار گيرند، بنابراين اگر سطح پشتيباني وجود دارد و سيگنال اقدام قيمت داريد، فقط توقف خود را زير سيگنال قرار ندهيد، اگر سطحي در نزديكي وجود دارد كه مي خواهيد امتحان كنيد و به دست آوريد. استاپ ضرر شما زير يا بالاتر از آن سطح نيز هست. هميشه اينطور نيست كه بتوانيد جايگاه استاپ ضرر "عالي" را به دست آوريد، اما فقط در مورد آنها به عنوان چيزي براي رهايي شما فكر كنيد اگر در زمينه خود نمودار چيزها واقعاً اشتباه پيش مي رود، اين فقط كمي نيست. نوار قيمت كه شما را به عنوان سيگنال ورودي وارد معامله مي كند، به دنبال پويايي كلي و زمينه اي باشيد كه نوار قيمت در آن شكل مي گيرد. به اين ترتيب استاپ‌هايم را در آن قرار مي‌دهم، فقط آنها را خودسرانه در بالا و پايين سيگنال‌ها يا به دليل وجود مقدار مشخصي پيپ در آنجا قرار نمي‌دهم.

براي اينكه به ديگران ايده اي از عملكرد كلي بدهيد، نسبت تاريخي ٪ برد / % ضرر و نسبت برد $ / $ ضرر شما چقدر است؟

    به طور كلي، نرخ برد من زير 50٪ است. ميانگين نرخ برد معمولاً بين 30 تا 50 درصد است، در نوسان است. اما مي دانيد، معمولاً كمتر از 50٪ است و با نرخ ضربه اي مانند آن، شما به چند معامله "هوم ران" در آنجا نياز خواهيد داشت، اما برنده ميانگين من بين 2 تا 1 يا 3 به 1 خواهد بود، اما شما به چند نفر در آنجا نياز داريد كه واقعاً شما را در مقابل خود قرار دهند.

    ببينيد، درصد برنده شدن معمولاً زير 50٪ خواهد بود، از نظر آماري بين 30 تا 50٪ در نوسان است، كه گفته شد، ميانگين پاداش ريسك كمي بالاتر از 2 به 1 است، اما اين بدان معنا نيست كه در هر معامله اي كه هدف ما 2 است. به 1، زيرا ما بايد برنده هاي بزرگتري را در جايي بدست آوريم، فقط به اين معني است كه ميانگين 2 به 1 است.

شما نوشته ايد كه مديريت احساسات (ترس، طمع و اميد كاذب) چالش اصلي يك معامله گر است. چه روش هايي را براي مقابله با اين چالش به كار مي گيريد؟

    اساساً، يك معامله‌گر تنها زماني مي‌تواند به سود تبديل شود كه از نظر ذهني با خود در صلح باشد، و شما نمي‌توانيد بدون تمرين و نظم و انضباط روزانه به آن دست پيدا كنيد. من در مقاله اي در مورد تأييديه هاي معاملات روزانه نوشته ام، شما قطعاً مي خواهيد بسياري از ويژگي هاي مورد نياز براي يك معامله گر را مجدداً براي خود تأييد كنيد. به هر كسي كه در حال مطالعه است پيشنهاد مي‌كنم برود و آن مقاله را به صورت روزانه بخواند، قسمت‌هايي را كه براي شما مهم است چاپ كرده و روزانه مطالعه كند. خودباوري نبايد بعد از موفقيت شما به وجود بيايد، خودباوري تقريباً يك جهش ايماني است و تقريباً همه كارآفرينان، تاجران و افراد تجاري موفق مي شوند. با رفتار كردن "به گونه اي" كه آنها قبلاً در جايي هستند كه مي خواهند باشند. باور 100% به اينكه قبلاً «آنجا» و موفق هستيد، مي تواند به طور قابل توجهي به كنترل احساسات و ايجاد طرز فكر معاملاتي صحيح كمك كند.

در حالي كه بيش از يك دهه است كه معامله كرده ايد، در دنياي به اشتراك گذاري افكار، نظرات و تحليل هاي خود با مردم نسبتاً جديد هستيد. چه ياد گرفته اي؟

    اين قطعا يك تجربه خوشحال كننده است اما در عين حال يك چالش است. حتي پس از 6 سال هم پاداش و هم چالش برانگيز است. من واقعاً از كاري كه انجام مي‌دهم لذت مي‌برم، اما با افرادي سر و كار دارم كه كاملاً تازه وارد تجارت شده‌اند و همچنين با معامله‌گراني كه قبلاً تجربه خوبي در اين زمينه دارند. بنابراين، من آموخته‌ام كه شما بايد به همه توجه كنيد، بنابراين وقتي براي كمك به مردم محتوا مي‌نويسم و ​​توليد مي‌كنم، چتري است كه بايد همه را پوشش دهد و با گذشت زمان بيشتر به چالش تبديل مي‌شود. مردم به هر كلمه اي كه من مي نويسم يا مي گويم در برخي موارد معطل مي شوند، و از آنجايي كه سايت من اكنون يكي از بزرگترين سايت هاي آموزش تجارت در جهان است، با قدرت زيادي مسئوليت بزرگي به همراه دارد.

از بين همه چيزهايي كه آنلاين نوشته ايد، چه پست هايي را توصيه مي كنيد كه حتما بخوانيد؟

در بالاي ذهن من، مقالات زير بدون ترتيب خاصي به ذهنم مي رسد:

فاركس را مانند يك تيرانداز از خفا معامله كنيد، نه يك تيرانداز ماشين

آنچه كروكوديل ها مي توانند در مورد تجارت به شما بياموزند

"چهار سواركار" كه تجارت فاركس شما را مي كشند

جام مقدس استراتژي هاي معاملات فاركس - فريم هاي زماني نمودار روزانه

تجارت فاركس خود را "Mojo" پيدا كنيد

يك روز از زندگي معامله گر فاركس نيل فولر

برنامه هاي شما براي آينده چيست؟

     من تا زماني كه توانايي بدني داشته باشم، به تعهدم براي مديريت سايت در اينجا ادامه مي دهم. من عاشق كاري هستم كه انجام مي دهم و تيم بزرگي دارم كه با من كار مي كند. من براي مدت طولاني اينجا هستم و كاري را كه انجام مي‌دهم دوست دارم و واقعاً مي‌خواهم چشم‌انداز اين صنعت را تغيير دهم و به مردم كمك كنم تا بفهمند تجارت واقعاً چيست و چه چيزي ممكن است، چه جنبه‌هاي خوب و چه بد آن. من مي خواهم به مردم كمك كنم تا از ضرر دوري كنند و در بازار به موفقيت برسند.

منبع:

https://www.nextmarkets.com/en/trading/learn/forex-stocks

 

آرشيو نظرات (0) | ادامه مطلب

[ ۱ ][ ۲ ][ ۳ ]

 
 

 


معرفي وبلاگ

به سادگي معاملات فاركس را به نفع خود تمام كنيد



فهرست اصلي

صفحه نخست
پست الكترونيك
آرشيو مطالب
افزودن به علاقه مندي ها
صفحه خانگي
 


آرشيو موضوعي

موضوعي ثبت نشده است


آرشيو ارسال ها

بهمن ۱۴۰۱
آذر ۱۴۰۱
آبان ۱۴۰۱
مهر ۱۴۰۱
شهريور ۱۴۰۱
مرداد ۱۴۰۱


پيوند ها

خريد اپل ايدي
سئو
ساخت وبلاگ
برقكار سيار
ويزيت پزشك در منزل





 



[ ساخت وبلاگ ]